دو مرد مشغول ماهیگیری بودند.
یکی از آنها هر ماهی را که می گرفت در دستش برانداز می کرد و دوباره به آب می انداخت. چندین بار که این عمل را تکرار کرد ٰ
رفیق باتجربه اش گفت: هی مرد چرا اینجوری میکنی؟
و اون در جواب گفت: خب من ظرف کوچیکی دارم. چرا باید ماهی بزرگتر از ظرفم بگیرم.
و داستان ما همینجا تموم میشه.
خیلیا شبیه اون ماهیگیرن. به جای اینکه ظرف باور خودشون رو بزرگ کنن به فرصتهای بی نظیر زندگیشون پشت می کنن. به جای اینکه بنشینن و به زندگی سراسر نومیدی و خاموشیشون فکر کنن.
نظرات شما عزیزان:
سلااااااااااااام وبخوبی داری به منم سر بزن خوشحال میشم باهم تبالدل لینک کنیم خبرم کنپاسخ:سلام
عیدت مبارک
لینکت کردم
لینکم کن.
ممنون
سلام وبلاگ قشنگی داری مطالبش جالب بود
خوشحال میشم بسری
خوشحال میشم بسری
ارسال توسط علی ربانی
آخرین مطالب